در خانواده ما دویدن خیلی مهم بوده، به‌خصوص وقتی مسئله فرار از چنگ پلیس در میان بوده. درکش خیلی مشکل است. آدم چقدر می‌تواند بدود و از جنگل‌ها و علفزارها رد شود؟ نه پایانی دارد و نه برنده‌ای. البته گاهی جمعیتی ناجور آدم را تشویق می‌کند و تنهایی یک فراری از دست پلیس در همین است.


این دیالوگ آغازین و به یادماندنی فیلم تنهایی یک دونده استقامت محصول ۱۹۶۲ انگلستان و جزو فهرست ۱۰۰ فیلم برتر بنیاد فیلم بریتانیا (BFI Top 100 British films‎) در قرن بیستم به کارگردانی تونی ریچاردسون و بازی درخشان تام کورتنی است، بر اساس کتابی به همین نام نوشته آلن سیلیتو که داستان زندگی کالین اسمیت پسر هجده ‏ساله‌اى از محله‌هاى فقیرنشین ناتینگهام است. او پس از سرقت از یک نانوایى، دستگیر و به دارالتأدیب فرستاده مى‏شود. در آنجا کالین ، بر حسب تصادف، نشان می‌دهد که استعدادى در دو استقامت دارد. مسئولان دارالتأدیب می‌خواهند تا او عنوان قهرمانی را برای آنان به ارمغان بیاورد اما او در آستانه موفقیت، از این کار سر باز می‌زند.


سال‌ها پیش با خواندن این تیتر نشریه سپید (۹ آذر ۱۳۹۴) که چرا دستیاران جوان رشته پاتولوژی انصراف می‌دهند، یاد یک نقل قول معروف از دکتر استیون اشترنبرگ پاتولوژیست آمریکایی متولد ۳۰ ژوئیه ۱۹۲۰ در مقدمه کتابش افتادم:

 

از تنهایی دونده استقامت می‌گوییم، اما شاید کسی تنهاتر از یک پاتولوژیست نباشد.


پاتولوژی بیش از ۲۰۰ سال پیش به عنوان یک تخصص پزشکی شکل گرفت. با پیشرفت دانش پزشکی و توجه فزاینده به آزمایشگاه، به ویژه در ۱۰۰ سال اخیر، کلینیکال پاتولوژی یا طب آزمایشگاه هم جزو حرفه پاتولوژیست‌ها شد. طی این سال‌ها پاتولوژی در شناسایی، طبقه‌بندی، و تفسیر نشان‌گرهای سلولی، بیوشیمیایی، مولکولی، و میکروبی بیماری نقش محوری داشته و راهنمای پزشکان در مراقبت و درمان بیماران بوده است.


در ۵۰ سال اخیر، پیچیدگی روزافزون روش‌ها از نظر فنی و نیاز به خدمات آزمایشگاهی باعث ورود دکترهای آزمایشگاهی غیرپزشک به این عرصه شده است. دکترهای آزمایشگاهی غیرپزشک که پیش از آن عمدتاً در تکوین آزمایش‌ها دخالت داشتند، وارد حیطه‌های مدیریت آزمایشگاه، انجام آزمایش و تفسیر نتایج شدند. گسترش نقش آنان در جایگاهی که به لحاظ تاریخی متعلق به پزشکان بوده، مسئله بغرنجی ایجاد کرده است: آیا افراد غیرپزشک واقعاً واجد شرایطی هستند که بتوانند پزشکان را طرف مشورت یا توصیه خود قرار دهند؟ یا نتایج آزمایش‌ها را در زمینه تابلوی بالینی تفسیر کنند؟ یا آزمایش‌های لازم برای یک بیمار خاص را پیشنهاد بدهند؟


برای پاسخ به پرسش‌های فوق باید ببینیم حیطه کارهای فعلی در آزمایشگاه چه فرقی با گذشته دارد؟ واقعیت این است که طب آزمایشگاه در حال حاضر محدود به اموری نیست که تنها پزشکان برای آن تعلیم دیده‌اند. شکی نیست که امروز آزمایشگاه فراتر از انتخاب یا تفسیر آزمایش در زمینه داده‌های بالینی است. در یک مطالعه برای تعیین ۱۰ شاخص برتر کیفی در آزمایشگاه پزشکی، هیچ یک از این شاخص‌ها ارتباطی با دخالت دکترهای غیرپزشک در انتخاب یا تفسیر آزمایش نداشته است.


اما در مقابل باید توجه شود که فقدان قضاوت بالینی در انتخاب یا تفسیر آزمایش می‌تواند عواقب بزرگ و گاه جبران‌ناپذیری داشته باشد. بین ۱۵ تا ۴۵ درصد خطاهای پزشکی مربوط به آزمایش‌هایی است که به غلط درخواست یا تفسیر می‌شوند. حدود ۱۷ درصد بودجه سلامت در ایالات متحده در اثر آزمایش اضافی و بیهوده تلف می‌شود. حدود یک‌سوم سرانه سلامت در این کشور صرف هزینه‌هایی می‌شود که تنها با درخواست یا تفسیر صحیح آزمایش قابل اجتناب هستند.


در مطالعه‌ای که با نظارت اتحادیه متخصصین پزشکی اروپا انجام شد، مشخص گردید استفاده از دکترهای پزشک در آزمایشگاه منجر به بهبود قابل توجه پیامدهای بالینی می‌شود. تعریف دکترهای پزشک علاوه بر پاتولوژیستها، پزشکان عمومی را نیز که در یک یا چند شاخه آزمایشگاه تعلیم دیده‌اند شامل می‌شود. دلخوش کردن به اینکه پزشک درخواست‌کننده اشراف کامل بر تفسیر نتایج آزمایش دارد، نباید باعث شود مسئولان نظام سلامت، بیماران را با خدمات آزمایشگاهی محدود به جواب تنها بگذارند.


امروز با تبدیل جایگاه آزمایشگاه از نقش منفعل گذشته به یک نقش فعال و پویا در تشخیص و درمان بیماران، دکتر آزمایشگاه علاوه بر این‌که باید قادر به درک شرایط فنی و اقتصادی آزمایشگاه باشد، باید بتواند خود را به‌جای پزشک درخواست‌کننده آزمایش هم بگذارد. اگر دکتر آزمایشگاه تعلیم پزشکی ندیده باشد و تجربه بالینی کافی در زمینه مراقبت از بیماران نداشته باشد، نمی‌تواند برای نظام سلامت مفید باشد.

 

در صحنه‌های پایانی “تنهایی یک دونده استقامت” کالین اسمیت را می‌بینیم که نفس‌زنان در چند قدمی خط پایان ایستاده و به دوستان خود و مسئولان دارالتأدیب که با حیرت و تعجب و شاید خشم فریاد می‌زنند و او را برای تمام کردن مسیر و برنده شدن تشویق می‌کنند، خیره شده است. پوزخندی که کالین در این صحنه بر لب دارد، انتقادی طعنه‌آمیز از جامعه‌ای است که او را تنها گذاشته است.


منبع