همکار گرامی، جناب آقای دکتر عدوانی درود و سپاس مرا پذیرا باشید ازاینکه لطفتان شامل حال من شد و لذت بردم از اینکه همکارم چنین با وسواس به نقد مطلبی نشسته که مربوط به موضوعات صنفی است و این برای من فی نفسه ارزشمند است. من به مدت 2 سال میهمان همشهریان خونگرم شما بوده ام و به قول معروف خاطرات جنوب، محاله یادم بره! اما از تعارف که بگذریم یادآوری دو نکته، که بهتر است حداقل شما بدانید، خالی از لطف نیست. نکته اول همان مطلبی است که منتشر نشد و الان میفهمم چه خوب شد همکار گرانقدر، جناب آقای دکتر جوزی، از خیر انتشار آن گذشت. از شما دعوت میکنم آن مطلب را با عنوان “بازی دو سر باخت” در اینجا بخوانید.
و اما نکته بعدی در ارتباط با نظر ارزشمند حضرتعالی است که معتقدید 02 مشکل ماست! البته و صد البته اینکه بنده گفتم 02 مشکل ما نیست منظورم بی اعتنایی به سایر همکاران بزرگوار و از جمله شما نبوده است. بنده خود به مدت 5 سال پزشک عمومی بوده ام و احساس شما را نسبتاً درک میکنم. منظور من اشاره به مشکلات بزرگتری بود که نباید توجه به معضلاتی مانند 02 که هر از چند گاهی به ما حواله میدهند، ما را از آن مشکلات بزرگ و اصلی غافل کند. ما اگر میخواهیم گزینه ای به نام برنده شدن و نباختن در این بازی داشته باشیم ناچار از اتخاذ یک رویه دامنه نگر هستیم. حال آن رویه چیست بماند برای زمانی که همه ما به اتفاق نظر برسیم که مشکل ما چیست.
تا اینجا من تقریباً همه حرفم را زده ام و امیدوارم در خور توجه شما بوده باشد. میماند اشارات پایانی که چندان مهم نیستند ولی البته بر پایه تخیلات هم نیستند: 1- همانگونه که در دستورالعمل 02 نوشته شده پاراکلینیک از اهداف اصلی این پروژه است. اگر هم نباشد به مصداق “چو عضوی بدرد آورد روزگار…” پاراکلینیک را هم نماند قرار. 2- از فیل مولانا گفتید. دلم میخواهد بدانم واقعاً این فیل 02 چه شکل و شمایلی دارد. ایکاش آن شکلی باشد که شما از نزدیک در استان فارس و شهر شیراز دیده اید، نه آنطوری که من در تاریکی جهل، تصور و خیال. 3- شواهد و قراین انتخابات نظام پزشکی حاکی است که پیش بینی حضرتعالی در ارتباط با 02 به تحقق پیوسته و تشکل های پزشکی بالاجبار در حال ارتقا هستند. تبریک میگویم. 4- آن پرواز محض اطلاع شما دوست عزیز اهل ساحل صدف بندر لنگه، از بناب به تهران میرفت. هرچند اصل ماجرا عوض نمیشود و اگر توهینی به کسی شده من پوزش میخواهم و دست تک تک مسافرین آن هواپیما را میبوسم. ولی همانطور که حتماً میدانید منظورم اشاره به مفلس بودن باسوادها بود و نه بیسواد یا زیر دیپلم بودن (یا نبودن؟!) سایرین و احیاناً تازه به دوران رسیده ها و کسانی که در هر حال مفلس نیستند.
– رونوشت: جناب آقای دکتر جوزی جهت استحضار