این مطلب قبلاً در پزشکان گیل چاپ شده است.

المپیک ریو به پایان رسید و ورزشکاران با مدال هایی که گاه با اختلاف چند صدم ثانیه دست به دست می شد، به خانه بازگشتند. و عجیب نیست که یک ورزشکار برای به دست آوردن این مدال ها از هیچ تلاشی، حتی کمک گرفتن از خرافات، فروگذار نکند.

چیزی که امسال در المپیک ریو بیشتر جلب نظر کرد، استفاده از بادکش (cupping) بود اما خرافات و المپیک، موضوع جدیدی نیست. احتمالاً مانند بسیاری از درمان های دیگر، اثر ضددرد بادکش (به طور کامل یا دست کم عمدتاً) یک اثر دارونما (placebo effect) است. یعنی فوایدی که صرفاً ناشی از اعتقاد افراد به یک درمان خاص است.

 تیموتی کالفیلد، استاد دانشکده های حقوق و بهداشت دانشگاه آلبرتا و نویسنده ی کتاب “آیا گوئینت پالترو ( بازیگر آمریکایی) درباره ی همه چیز اشتباه می کند؟ وقتی فرهنگ افراد مشهور به مقابله با علم می پردازد،” معتقد است کارهایی که برخی ورزشکاران برای بهبود عملکرد ورزشی خود انجام می دهند، اغلب بی تأثیر و فاقد پشتوانه ی علمی است.

البته افراد آزاد هستند که در چارچوب قانون از خرافات بهره مند شوند، اما به نظر کالفیلد، مشاهده ی نام های بزرگ المپیک در میان حامیان چنین پدیده هایی به طور بالقوه منجر به رواج بی رویه ی شبه علم (pseudoscience)، بی توجهی به راه کارهای علمی و اصولی،  و اتلاف وقت و منابعی خواهد شد که می تواند به مصارف بهتری برسد. او مطلب زیر را پیش از آغاز المپیک ریو نوشته است.

حتی اگر به تماشای ورزشکاران جوان که حرکات خارق العاده را پس از 27 هزار بار تکرار در تمرین ها، در جریان مسابقات المپیک به نمایش می گذارند علاقه ای نداشته باشید، احتمالاً تصویر مبهمی از کِری استراگ (ژیمناست معروف آمریکایی و قهرمان المپیک 1996) به خاطر دارید. او یکی از هفت ژیمناست بزرگ (Magnificent Seven) بود که با وجود آسیب دیدگی مچ، پرش از روی خرک را تنها با یک پا انجام داد.

ماه گذشته استراگ 38 ساله را بر سر تمرینات تیم المپیک در سن خوزه دیدم. آن جا چه می کرد؟ در غرفه ای نشسته بود و مشغول بازاریابی برای کالایی به نام نوار کی تی (KT Tape) بود. این نوار یکی از چند محصولی است که برای درمان آسیب دیدگی مچ پا به کار می روند. فکر کردم چه راه خوبی برای تأیید یک کالا انتخاب شده است. چیزی که از میان حرف های نماینده ی شرکت دستگیرم شد این بود که این نوارهای رنگارنگ معجزه می کنند.

بی شک، المپیک فرصت بزرگی برای بازاریابی است. از رئیس شرکت تولید کننده ی نوار کی تی نقل شده که “دیده شدن در المپیک به معروفیت نشان تجاری (برند) ما کمک می کند و مردم را تشویق به امتحان آن می کند.”

متأسفانه بررسی هایی که توسط BBC و مجله ی پزشکی انگلستان (BMJ) انجام شده نشان می دهد بسیاری از کالاها و روش های تمرینی که در المپیک معروف می شوند هیچ پشتوانه ی علمی محکمی ندارند. برخی از این خرافات را در حاشیه ی ورزش با هم مرور می کنیم.

چسب کینیزیو (Kinesio taping)

مطمئنم در حین تماشای تقریباً هر مسابقه ی المپیک این چسب ها را خواهید دید. همان نوارهای رنگی براقی که ورزشکاران به شانه، زانو، ران، شکم، و خوب، عملاً به همه جای خود می چسبانند. ادعا شده که این چسب به رفع انواع آسیب های عضلانی اسکلتی کمک می کند. اما آیا هیچ شواهد محکمی در حمایت از این ادعا وجود دارد؟ خیر. البته ممکن است این چسب در کوتاه مدت اثر ضد درد داشته باشد (احتمالاً اثر دارونما یا پلاسبو) اما هیچ مطالعه ای این موضوع را ثابت نکرده است. بر اساس یک مقاله در شماره ی مارس 2014 مجله ی فیزیوتراپی، شواهد موجود موافق استفاده از این چسب ها نیست.

کمی درباره اش فکر کنید. این چسب چگونه می تواند مؤثر باشد؟ چسبی که روی سطح پوست است، چگونه مشکل عضله، رباط یا استخوان را حل می کند؟ مثلاً اگر شما یک دونده ی سرعت در کلاس جهانی باشید، از نقطه ی شروع نیروی فیزیکی بسیاری به کار می گیرید تا به نقطه ی پایان برسید. یک تکه چسب روی ران چه کمکی به شما می کند؟ اما با وجود ماهیت پوچ و بی معنی این کار، همه جا در المپیک خواهید دید که از این چسب استفاده می شود و مطمئن هستم معروفیت آن بیشتر و بیشتر خواهد شد.

چسب بینی (nasal strips)

این همان نوارهای کوچکی است که ورزشکاران برای افزایش جریان هوای دم به روی بینی می چسبانند. حتی اسب های مسابقه نیز از چسب بینی کمک می گیرند. اما مطالعات نشان داده این کار هیچ کمکی به بهبود تنفس، حداکثر جذب اکسیژن (VO2 max) یا عملکرد انسان و اسب نمی کند. این جا هم احتمالاً با اثر دارونما روبرو هستیم. من به آن خرافات می گویم. در واقع وقتی شما شروع به فعالیت شدید می کنید، بیشتر تنفس از راه دهان انجام می شود و این مؤثرترین روش برای رساندن اکسیژن بیشتر به بدن است.

تزریق سرم (IV hydration)

هر روز تعداد بیشتری از ورزشکاران رو به تزریق سرم پیش و پس از مسابقات می آورند. حتی تعداد کلینیک های تزریق سرم (hydration clinics) نیز در اطراف باشگاه ها رو به افزایش است. تصور این است که تزریق سرم مؤثرتر از نوشیدن مایعات است. اما این جا هم هیچ شواهدی در کار نیست. در واقع، شواهد بسیاری نشان می دهد کارایی ابزار ساده ای به نام دهان، بسیار بیشتر است. از قضا، آژانس جهانی ضد دوپینگ (وادا) تزریق سرم را، مگر در موارد ضرورت پزشکی، قدغن کرده و در المپیک خبری از این خرافات نخواهد بود.

یخ درمانی و انجماد (کرایوتراپی)

این یکی از رایج ترین درمان ها در آسیب های ورزشی است. چنان رایج است که به بخشی از فرهنگ ورزش تبدیل شده است. بسیاری از تیم های حرفه ای در محل تمرین حمام یخ دارند و ورزشکاران تقریباً همیشه به محض آسیب دیدگی از کمپرس یخ (آیس پک) استفاده می کنند. اما اینجا نیز شواهد در حمایت از کارایی یخ درمانی بسیار اندک است. در واقع در یک مطالعه در مجله ی پژوهشی قدرت و آمادگی در سال 2013 مشخص شده که سرد کردن موضعی ممکن است بهبودی آسیب های عضلانی را به تأخیر بیاندازد.

نوع افراطی آن موسوم به انجماد (کرایو) که توسط افراد مشهور ترویج می شود، کاملاً خرافات است و اخیراً اداره ی غذا و دارو آن را بیفایده و خطرناک قلمداد کرده است.

ویتامین ها و مکمل ها

این یکی تبدیل به یک صنعت بزرگ چندین میلیارد دلاری شده است. مقاله ای در مجله ی طب ورزشی نشان می دهد استفاده از مکمل ها در میان ورزشکاران برجسته بسیار رایج است. پس جای تعجب نیست اگر شرکت های تولید کننده ی این مکمل ها—مانند هربالایف—حامی مالی تیم های المپیک باشند. درباره ی دلایل ظاهراً علمی در اطراف بسیاری از این مکمل ها حرف بسیار است. فقط همین را بگویم که استفاده از مکمل ها توسط ورزشکاران المپیک به افسانه ی معجزه کردن آن ها دامن می زند. در حالی که شواهد درباره ی فواید این مکمل ها در بهترین حالت دوپهلو و بینابینی است.

بیشتر ماها باید به سادگی تلاش کنیم غذای سالم و متعادلی مصرف کنیم. به علاوه، نباید فراموش کرد صنعت تولید مکمل ها تحت کنترل مقررات سفت و سختی نیست. اجزای این مکمل ها به شدت متغیر و متفاوت است و برای ورود یک مکمل جدید به بازار، وجود شواهد اندک و ضعیف هم کافی است. مثلاً در یک مطالعه 60% از مکمل ها حاوی موادی بودند که روی برچسب آن ها قید نشده بود و در 68% موارد به جای فرآورده ی مورد ادعا از یک ماده ی مشابه استفاده شده بود.

المپیک یک جشن ورزشی باشکوه است، اما در حال حاضر تبدیل به یک جشنواره ی بین المللی خرافات و شبه علم شده است. علم برای مبارزه با این خرافات و پیروزی در این میدان به تلاشی در حد و اندازه های المپیک نیاز دارد. تیم علم به پیش!

منابع: 1 2