اختلال انعقادی ناشی از تروما (TIC) یک پاسخ بیوشیمیایی به آزار بافتی است. نامهای دیگر این عارضه عبارتند از اختلال انعقادی تروماتیک حاد، یا اختلال انعقادی حاد تروما- شوک. به نظر می رسد پژوهشهایی که در این زمینه در حال انجام است، آینده تست های انعقادی را متحول خواهد ساخت. تصورات سنتی درباره سیستم انعقادی در حال تغییر است. آزمایش های ویسکوالاستیک مانند ترومبوالاستوگرافی (TEG) و ترومبوالاستومتری (ROTEM) به اجزای ثابت پانلهای انعقادی تبدیل خواهند شد.

درخواست انجام این آزمایش ها در سالهای اخیر به ویژه در مراکز تروما چندین برابر شده است. TEG اولین بار در 1948 ابداع شد و تا همین اواخر انجام آن تقریباً محدود به جراحی های قلب باز و پیوند کبد بود. در سال 1981، محققین دانشگاه کلرادو نشان دادند که اسیدوز ناشی از آزار بافتی و شوک، هیپوترمی ناشی از تزریق مایعات وریدی و لخت بودن بیمار، و رقیق شدن خون در اثر تزریق خون و مایعات، می تواند منجر به خونریزی و افزایش خطر مرگ بیمار ترومایی شود. آنان این وضعیت را “چرخه معیوب خونین” نام نهادند.

در سال 2007 فعال شدن سیستم ترومبومُدولین- پروتئین C به عنوان یکی از مکانیسم های اصلی TIC مطرح شد. کاهش پرفیوژن منجر به افزایش فعالیت پروتئین C و در نتیجه مهار تولید ترومبین می شود. وقایع بعدی شامل اختلال در تشکیل لخته، و تجزیه لخته های تشکیل شده است.

شواهد فعلی نشان می دهد TIC مجموعه ای پیچیده و به شدت دینامیک از فرآیندهای افزایش و کاهش انعقاد پذیری است که از مراحل ابتدایی تروما آغاز می شود و آزمایش های رایج مانند PT، INR و PTT به دلیل زمان نسبتاً طولانی و حساسیت پایین قادر به شناسایی آن نیستند. انجام آزمایش و ارائه جواب پس از یک ساعت، نمی تواند نشاندهنده وضعیت بیمار ترومایی در لحظه حال باشد.

آزمایش هایی مانند PT، INR و PTT برای اندازه گیری سطح فاکتورهای انعقادی طراحی شده اند و قادر به ارزیابی فرآیند دینامیک هموستاز نیستند. آزمایش های ویسکوالاستیک مانند ترومبوالاستوگرافی (TEG) و ترومبوالاستومتری (ROTEM) قادر به سنجش real time فرآیند هموستاز هستند.

در TEG لوله گرم شده حاوی نمونه خون کامل با سرعت و زاویه خاصی سانتریفوژ می شود و یک سیم آویزان در داخل نمونه بر اساس امپدانس به شناسایی ویژگیهای لخته می پردازد. در ROTEM لوله گرم شده ثابت است و یک سوزن در داخل نمونه نوسان می کند. در هر دو روش 6 پارامتر کینتیک هموستاز ثبت می شوند و بر اساس این پارامترها، پزشک می تواند تصمیم بگیرد که برای درمان اختلال انعقادی بیمار ترومایی از کدام فرآورده خونی استفاده کند.

یکی از فواید آشکار آزمایش های ویسکوالاستیک، صرفه جویی در مصرف فرآورده های خونی است. یعنی درمان بیماران ترومایی از حالت روتین خارج شده و به یک رویه کاملاً شخصی تبدیل می شود. البته انتقاداتی به این روش وارد شده ولی هیچ روش جدیدی بی نقص نیست. نمونه باید در کوتاه ترین زمان ممکن به دست آزمایشگاه برسد و عوامل پره آنالیتیک نقش اساسی در نتایج آزمایش دارند. به همین دلیل بسیاری از آزمایشگاه ها معتقدند آزمایش ویسکوالاستیک توسط جراحان ابداع شده تا با طرح مسئله زمان، به طریقی آزمایشگاه را دور بزنند!

نمونه باید حتماً با دست منتقل شود چون هر گونه لرزش احتمالی منجر به فعال شدن پلاکت ها و سایر اجزای انعقادی خواهد شد. نتایج آزمایش خون کامل و خون سیتراته یکسان بوده ولی برای پیشگیری از مشکلات احتمالی توصیه می شود از نمونه سیتراته استفاده شود. در حال حاضر، نتایج به شدت وابسته به اُپراتور بوده و به همین دلیل توصیه می شود این آزمایش همیشه توسط یک پرسنل ثابت و آموزش دیده که به کار با دستگاه آشناست انجام شود.

منبع