۱۰ فوریه ۱۸۷۸ درگذشت کلود برنارد پدر طب تجربی

کلود برنارد متولد ۱۲ ژوئیه ۱۸۱۳ پزشک و فیزیولوژیست فرانسوی و به‌قول برنارد کوهن (مورّخ دانشگاه هاروارد) یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان همه دوران‌ها بود. او بسیاری از تصورات رایج را زیر سؤال برد و بر اهمیت آزمایش تأکید داشت. کتاب مشهور وی با عنوان “مقدمه‌ای بر مطالعه طب تجربی” (۱۸۶۵) یکی از متون کلاسیک علمی محسوب می‌شود. وی با وجود مخالفت‌های گسترده (از جمله از سوی همسر و دخترانش که در نهایت منجر به جدایی آنان شد) از حامیان آزمایش بر روی حیوانات زنده (ویویسکشن) و در کنار بسیاری از دستاوردهای دیگر از اولین کسانی بود که استفاده از آزمایش‌های کور را برای اطمینان از عینیت مشاهدات علمی پیشنهاد داد.

افراد شرکت‌کننده در آزمایش کور از داشتن اطلاعاتی که منجر شود به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه به سمتی متمایل شوند، محروم می‌شوند. به‌طور مثال وقتی از مصرف‌کننده پرسیده شود که مزه محصولات مختلف را با هم مقایسه کند، نام سازنده محصول باید پوشانده شود. در غیر این‌صورت معمولاً مصرف‌کننده به سمت محصولی که از قبل نسبت به آن شناخت دارد متمایل می‌شود. به همین شکل وقتی قدرت تأثیر یک دارو مورد آزمایش قرار می‌گیرد، هم بیماران و هم پزشکان شرکت‌کننده در آزمایش از نوع داروی مصرفی یا دارونما بودن آن بی‌اطلاع هستند (آزمایش دوسوکور). این باعث خواهد شد خطر سوگیری شناختی به حداقل برسد.

کلود برنارد در جوانی تحصیل در کالج لیون را رها کرد و به کار در مغازه یک داروساز مشغول شد. وی در ساعات بیکاری به تنظیم نمایشنامه‌های کمدی می‌پرداخت و در ۱۸۳۴ برای ارائه نمایشنامه‌ای در پنج پرده به نام آرتور انگلیسی (آرتور دو بریتانی) به پاریس رفت اما به دنبال سرزنش دوستان خود برای تحصیل طب وارد بیمارستان هتل دیُو (اُتل دیُو) شد (قدیمی‌ترین بیمارستان پاریس و قدیمی‌ترین بیمارستان جهان که هنوز فعال است و در سال ۶۵۱ میلادی توسط سنت لاندری تأسیس شد). او در آن‌جا با فیزیولوژیست برجسته‌ای به نام فرانسوا مژاندی آشنا شد.

برنارد در سال ۱۸۴۱ دستیار آزمایشگاه کُلِژ دو فرانس (کالج سلطنتی پاریس) و بعدها استادیار و استاد همین کالج شد. در آن زمان آزمایشگاه در مراکز دانشگاهی کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت و به آزمایشگاه مانند یک انبار معمولی نگاه می‌شد طوری که وقتی از وی دعوت شد تا کرسی فیزیولوژی دانشگاه سوربون را تأسیس کند هیچ آزمایشگاهی در آن‌جا وجود نداشت. بعدها به اصرار برنارد و با دستور ناپلئون سوم آزمایشگاهی در موزه ملی تاریخ طبیعی واقع در باغ گیاه‌شناسی پاریس تأسیس شد. او باور داشت که “بیمارستان سرسرای پزشکی و اولین جایی است که پزشک به انجام مشاهدات خود می‌پردازد اما آزمایشگاه، معبد و پرستشگاه علم پزشکی است.”

برنارد عضو فرهنگستان فرانسه، آکادمی سلطنتی علوم سوئد، و انجمن فلسفه آمریکا بود و مفتخر به دریافت نشان بالی (۱۸۶۹) و نشان کاپلی (۱۸۷۶) شد. او باور داشت میکروارگانیسم‌ها نقش اصلی در ایجاد بیماری ندارند و تصور می‌کرد نقش اصلی مربوط به عوامل پیرامونی موجود در اطراف میکروارگانیسم است. وی در این زمینه به بحث‌های طولانی با لویی پاستور می‌پرداخت و اولین بار مفهوم محیط درونی (میلیو اینتریور) را مطرح کرد که بعدها والتر بردفورد کانُن فیزیولوژیست آمریکایی برای توصیف آن از اصطلاح هم‌ایستایی (هومئوستاز) استفاده کرد. هومئوستاز ویژگی یک سامانه (اغلب یک ارگانیسم زنده) است که با تنظیم محیط درونی و حفظ ثبات و پایداری مشخص می‌شود. کلود برنارد معتقد بود پایداری درونی مانند یک برچسب مشخصه زندگی آزاد و مستقل است.

وقتی برنارد در ۶۴ سالگی درگذشت مراسم بزرگی برای خاکسپاری او در گورستان پِر-لاشِز برگزار شد که پیش از آن در فرانسه برای هیچ دانشمندی برگزار نشده بود. گفته می‌شود لویی پاستور در هنگام مرگ در ۱۸۹۵ گفته بود: “برنارد درست می‌گفت. همه چیز به کیفیت محیط و دستگاه ایمنی بستگی دارد، نه به میکروب‌ها.”