ناخوشایند بودن درد یک پدیده عاطفی است که احتمالاً ربطی به به کیفیت حسی آن ندارد. ما همانند نرمی و گرما، درد را نیز با پوست و گوشت خود حس میکنیم، ولی برخلاف سایر حواس، تجربه درد با ناخوشایندی خاصی همراه است. این ناخوشایندی، در مورد درد حاد باعث جلب توجه ما و اجتناب از درد بیشتر میشود، ولی در موارد درد مزمن، مفهوم و فلسفه وجودی خود را از دست میدهد.
محققین در این مطالعه از شماره ژانویه مجله Science به جنبه عاطفی حس درد پرداخته، تلاش کردند روشی برای کاهش ناخوشایندی درد پیدا کنند. بیشترین توجه به آمیگدال یا هسته بادامی مغز معطوف شد چون نقش مهمی در یادگیری و حافظه ایفا میکند.
در این روش از یک پروتئین فلورسنت برای شناسایی سلولهای عصبی تحریک شده استفاده شد. نوعی میکروسکوپ ظریف موسوم به مینیاسکوپ روی جمجمه موش نصب شد تا وقتی موش به محرک دردناک واکنش نشان میدهد، محل دقیق آزاد شدن پروتئین فلورسنت را تشخیص دهد.
بهاین ترتیب، حدود 150 نورون در ناحیه قاعدهای طرفی آمیگدال (BLA) شناسایی شد. هرچه درد شدیدتر باشد، میزان درخشندگی نور فلورسنت آزاد شده توسط این نورونها بیشتر بود. محققین در مرحله بعد این نورونها را غیرفعال کردند و متوجه شدند موش همچنان درد را حس میکند ولی رفتار آن در مقابل محرک درد تغییر مییابد و به درد اهمیت نمیدهد.
در موشهای در معرض درد مزمن، نورونهای BLA چنان حساس هستند که با کوچکترین لمس تحریک میشوند. غیرفعالسازی این نورونها در موشهای در معرض درد مزمن نیز با تغییر فاحش رفتاری همراه بود. محققین امیدوارند با این یافته بتوانند روشی برای درمان اختصاصی درد بدون استفاده از داروهای مسکّن بیابند. یک نتیجه بالقوه چنین روشی، کاهش مصرف داروهای شبهتریاک خواهد بود که اپیدمی مصرف و سوءمصرف آنها در سالهای اخیر بالا گرفته است.