این روزها مدام از هر گوشهای میشود شنید و خواند که فلان آزمایش خطر فلان بیماری را کاهش میدهد، مصرف فلان دارو از ابتلا به فلان بیماری پیشگیری میکند، و یا بهطورکلی، درمان بیماریها در صورت تشخیص زودرس مقرونبهصرفهتر و مؤثرتر است. فلان دارو خطر حمله قلبی را 12% کاهش میدهد. یا مثلاً ماموگرافی خطر مرگ در اثر سرطان پستان را 20% کاهش میدهد.
انجمنهای پزشکی و مراجع معتبر بینالمللی سلامت در برخی توصیههای خود، بهویژه در زمینه طب پیشگیری، تصمیم گیری را در نهایت به خود بیماران واگذار میکنند و از پزشکان میخواهند با ارائه اطلاعات و آمار، زمینه تصمیمگیری آگاهانه را برای بیماران فراهم کنند. اما در پشت اغلب این آمار و ارقام، مفاهیم عمیق و پیچیدهای قرار دارد که حتی بسیاری از پزشکان نیز به ندرت به موشکافی و تعبیر و تفسیر آنها میپردازند. اغلب پزشکانی هم که واقعیت را میدانند، در فرصت محدود ویزیتها، قادر به توضیح و انتقال آن به زبان ساده و قابل فهم برای بیماران نیستند.
اخیراً دو پژوهشگر در مریلند خواستند این روند را تغییر دهند. آنان با ارائه آمار از بیماران درخواست کردند درباره فواید آزمایشهای تشخیص سرطان، آزمایش کلسترول، مصرف قرص پوکی استخوان، امآرآی، سیتیاسکن و انواع اقدامات تشخیصی و درمانی دیگر تجدید نظر کنند. اما لازریس و ریفکین این آمار را به شکل متفاوتی ارائه کردند.
آنان تلاش کردند بدون ارائه مستقیم آمار و ارقام و محاسبات، مفاهیم مورد نظر خود را به مخاطب برسانند. مثلاً در مورد مثال ماموگرافی، شکل یک آمفیتئاتر را در نظر بگیرید که هزار نفر در داخل آن نشستهاند و همگی، خانمهایی هستند که ماموگرافی شدهاند. لازریس و ریفکین نام این روش را “تصاویر آمفیتئاتری” (theater images) گذاشتند.
تصور کنید از همه آنهایی که با انجام ماموگرافی از مرگ نجات پیدا کردهاند، بخواهیم که برخیزند و از سالن خارج شوند. چند نفر؟ تنها یک نفر؟! چگونه چنین چیزی ممکن است؟
بهخاطر داشته باشید که حتی با انجام ماموگرافی منظم نیز ممکن است برخی سرطانهای کشنده تشخیص داده نشوند. همچنین برخی تومورها حتی در صورت تشخیص زودرس، مرگبار هستند. از سوی دیگر، در حدود نیمی از افراد حاضر در آمفیتئاتر، ماموگرافی ممکن است نتایج مثبت کاذب در پی داشته باشد.
از این تعداد، 64 نفر به دلیل ضایعهای که در اصل سرطان نیست بیوپسی میشوند، و کار ده نفر از آنان به جراحی، پرتودرمانی یا شیمیدرمانی میکشد! آن هم برای تودههایی که اگر ماموگرافی انجام نمیشد، احتمالاً هرگز مشکلی ایجاد نمیکردند!
پس آن 20% کاهش خطر از کجا آمده است؟
از هر هزار زن که ماموگرافی انجام نمیدهند، پنج نفر در اثر سرطان پستان فوت میکنند.
از هر هزار زن که ماموگرافی انجام میدهند، چهار نفر در اثر سرطان پستان فوت میکنند.
تفاوت در همین یک نفر است. یک نفر از پنج نفر! بیست در صد!
هزینههای سلامت به طور پیوسته در حال رشد است، در حالی که سرعت رشد اقتصادی کمتر، گاهی صفر، و در برخی کشورها حتی منفی است و توان همراهی با رشد هزینههای سلامت را ندارد.
در نظرسنجی هیئت بورد داخلی آمریکا، سه نفر از هر چهار پزشک معتقد هستند که انجام آزمایش اضافی و اقدامات تشخیصی و درمانی غیرضروری، یک معضل جدی سلامت است.
طبق برآورد آکادمی ملی پزشکی آمریکا، هر سال حدود 30% کل هزینه سلامت در این کشور—750 میلیارد دلار—به دلیل فساد، فرآیندهای اداری غیرضروری، و اقدامات تشخیصی و درمانی
بیفایده به هدر میرود.
بهترین راه برای بحث در زمینه سلامت، پرداختن به موضوع خطر و احتمالات است، اما دور ریختن سالانه 70 میلیارد دلار برای سلامت، تنها در آمریکا، نشان میدهد
که با چه چالش بزرگی روبرو هستیم. به قول ژان دو لافونتن، شاعر، نویسنده و حکایتنویس مشهور فرانسوی، مردم چیزی را که از آن بهراسند یا در آن طمع کنند، به سادگی باور میکنند.
به ویژه وقتی صحبت بر سر سلامت باشد، مردم باید برداشت واقعی از نگرانیها و امیدهای خود داشته باشند. بیشتر بیماران وقتی میبینند با انجام ماموگرافی، تنها یک نفر از هزار نفر از آمفیتئاتر خارج میشود، بهتزده میشوند.
در سایر موارد نیز آمار و ارقام مشابهی وجود دارد. پیشگیری از شکستگی لگن با انواع قرصهای پوکی استخوان؟ حداکثر 5 در هزار! پیشگیری از سکته مغزی با قرص ضدانعقاد در مبتلایان به فیبریلاسیون دهلیزی، شش در هزار! که البته 12 نفر هم دچار عوارض جدی خونریزی میشوند.
تعداد افرادی که با غربالگری سرطان پروستات از مرگ نجات مییابند؟ هیچکس آمفیتئاتر را ترک نمیکند! اما تعداد قابل توجهی از حاضرین دچار عوارض درمان مانند ناتوانی جنسی میشوند.
لازریس و ریفکین در سال 2014 کتابی در این زمینه منتشر کردند. این کتاب حاوی تصاویر متعددی است که برخی از آنها را مشاهده کردید.