سوگیری جنسیتی بهویژه در شکل ظریف آن بهسادگی قابل سنجش و بیان نیست. اخیراً مطالعه سارسونز از دانشگاه هاروارد درباره جنبههای مختلف سوگیری جنسیتی در پزشکی، در چند نشریه مانند وُکس و اکونومیست انعکاس یافته است. براساس این مطالعه، جنسیت پزشکان از عوامل مؤثر و تعیین کننده در ارجاع بیماران به آنان است.
در این مطالعه، دادههای مربوط به ارجاع بیماران به جراحان در آمریکا بین سالهای 2008 تا 2012 با تأکید بر موارد ارجاع مجدد به یک جراح در شرایطی که ارجاع پیشین پیامد غیرمعمول داشته است، جمعآوری و تحلیل شده است. منظور از پیامد غیرمعمول، زنده ماندن بیمار و عدم بستری مجدد طی یک ماه پس از یک درصد از مخاطرهآمیزترین جراحیها (پیامد غیرمعمول خوب) و یا فوت بیمار به فاصله یک هفته پس از جراحی (پیامد غیرمعمول بد) است.
سارسونز با روش تطبیق آماری، گروههای دوتایی—یک جراح مرد و یک جراح زن—تشکیل داده طوری که هر دو نفر در یک گروه جراحی مشابهی را روی بیمار مشابه از نظر جنسیت، سن، نژاد و وضعیت سلامت انجام دادهاند که پیامد غیرمعمول خوب یا بد داشته باشد. و در هنگام ارجاع، جراحان صرف نظر از جنسیت دارای ویژگیهای حرفهای مشابه، مثلاً از نظر مدت تجربه و تعداد اعمال جراحی داشته باشند.
براساس یافتههای سارسونز، کاهش میزان ارجاع متعاقب مواردی که جراحی توسط جراح زن منجر به مرگ سریع میشود، نسبت به مواردی که جراح مرد بوده قابل توجه است (54% ارجاع کمتر به جراح زن در مقابل تغییر ناچیز میزان ارجاع به جراح مرد). و اینگونه موارد ارجاع مجدد به جراحان زن در مقایسه با جراحان مرد محدودیت بیشتری به بیماران کمعارضهتر دارد. سوگیری مشابهی (100% ارجاع بیشتر به جراح مرد در مقابل 72% ارجاع بیشتر به جراح زن) در مورد جراحیهایی که پیامد غیرمعمول خوبی داشتهاند وجود دارد. و هیچیک از این سوگیریها ارتباطی با جنسیت پزشک ارجاعدهنده ندارد.