ما پزشکان هم اکنون در بطن تغییرات بنیادین در جهت رسیدن به یک روش نوین طبابت هستیم. تبدیل پرونده های کاغذی به الکترونیک، افزایش روزافزون پیچیدگی فرآیندهای تصمیم گیری در پزشکی، و عدم اطمینان از اصلاحاتی که در انتظار مراقبتهای پزشکی است، تنها برخی از چالشهایی هستند که پزشکان با آنها مواجهند. تعجبی ندارد که عوامل فوق همراه با تغییرات الگوی جمعیتی، محیطی برای پزشکان فراهم کرده که در آن احساس می کنند باید همزمان به عنوان طبیب، مدیر اجرایی، مدیر مالی، و مسئول اسناد پزشکی انجام وظیفه کنند و هر روز تعداد بیمار بیشتری را در زمان کمتر نسبت به روز قبل ویزیت کنند (مطالب مرتبط: چرا دکترها از حرفه خود خسته شده اند؟ و چرا دکترها بی پولند و رایانه بازها پولدار؟)

اخیراً با دوستی گفتگو می کردم که در صنعت ارتباطات مشغول به کار است. از من پرسید آیا به نظرم رشته پزشکی انتخاب خوبی برای جوانهای امروزی است. لحظه ای درنگ کردم تا ببینم چگونه باید پاسخ بدهم. چالش هایی که در بالا گفتم و نیز مشکلات بسیار دیگری که بر سر راه یک پزشک است، به سرعت از ذهنم گذشت. اما پاسخم دوپهلو بود. قبول دارم که پزشکی انتخاب درستی برای هر کس نیست. اما برای کسانی که عاشق دانش هستند، اخلاق حرفه ای را می ستایند و به معجزه ی بدن انسان ارج می نهند، پزشکی همچنان یکی از بهترین گزینه هاست.

گفتگویم با آن دوست به پایان رسیده بود، اما هنوز به فکر آن موضوع بودم. این پند بقراط به یادم آمد:

Vita brevis,

ars longa,

occasio praeceps,

experimentum periculosum,

iudicium difficile.

 

زندگی کوتاه است،

هنر طولانی است،

فرصت زودگذر است،

آزمون پرخطر است،

قضاوت دشوار است.

 

منبع