عزیز افشاری
با بیماران

آیا غربالگری همیشه مفید است؟

با فرا رسیدن فصل تمدید بیمه ی سلامت مشاغل، بسیاری از شاغلین متوجه خواهند شد که شرکت در برنامه ی سلامت شغلی شامل بالا زدن آستین برای آزمایش خون است.

نیمی از کارفرمایان بزرگ در آمریکا برای کارکنان خود برنامه ی سلامت شغلی (اغلب تحت عنوان بیومتریک) تدوین و اجرا می کنند که اغلب شامل معاینه توسط پزشک، و چند آزمایش است. هدف این برنامه ها تشخیص زودرس خطرات بالقوه ای است که ممکن است برای کارکنان مشکل جدی یا هزینه ی بالا در پی داشته باشند. اما این برنامه ها اغلب تناقض آمیز هستند. آیا غربالگری واقعاً سلامت را ارتقا می دهد یا تنها نتیجه ی آن ایجاد فرهنگ آزمایش اضافی است که صرفاً هزینه ی سلامت را افزایش می دهد؟

تاکنون، به استثنای برنامه هایی که با هدف مدیریت بیماری های خاصی مانند دیابت اجرا می شوند، هیچگونه شواهدی در دست نیست که نشان دهد برنامه ی سلامت شغلی می تواند منجر به صرفه جویی در هزینه های کارفرمایان شود. البته این برنامه فواید ثابت شده دارد: مثلاً می تواند کارکنان را تشویق به ترک سیگار، ورزش و فعالیت جسمانی بیشتر و کاهش وزن کند.

البته این طور بحثها هیچ کمکی به توقف برنامه های سلامت شغلی نکرده است. هزینه ی اجرای این برنامه ها در ایالات متحده حدود 6 میلیارد دلار در سال برآورد شده و از آن تحت عنوان صنعت بیومتریک یاد می شود. بیشتر کارفرمایان برنامه هایی را پیشنهاد می کنند که در واقع باید داوطلبانه باشند، اما در برخی موارد برای تشویق یا تنبیه کارکنان از مشوقها یا جرایم مالی استفاده می شود.

صنعت بیومتریک در حال رشد است. هدف این صنعت مطلع ساختن کارکنان از چالش هایی است که خود از وجودشان بی اطلاعند. برخی در این میان در وصف فواید این صنعت گزافه گویی و خطرات آن را مخفی می کنند. تنها دست آورد انجام آزمایش سالیانه در همه ی افراد، افزایش موارد مثبت کاذب (افراد سالم با برچسب بیماری)، تجویز داروی غیرضروری، و تحمیل هزینه ی اضافی بر دوش کارکنان و کارفرمایان است.

پرسش از یک کارمند یا کارگر درباره ی اینکه سیگار می کشد یا نه یا گرفتن فشار خون او، مشکلی ایجاد نمی کند اما در مورد برخی آزمایشها، توافق کمتری وجود دارد. علت اصلی آن این است که بیشتر برنامه های سلامت شغلی به شکل یک بسته ی واحد و متحدالشکل اجرا می شوند و هیچ طبقه بندی خاصی مثلاً بر اساس سن یا سابقه ی فوت والدین بر اثر حمله ی قلبی یا سایر عوامل خطرساز وجود ندارد.

یکی از آزمایشهای رایج و بحث برانگیز در برنامه های سلامت شغلی، آزمایش کلسترول است. گروههای پزشکی بر سر سن شروع آزمایش کلسترول و فواصل انجام آن توافق ندارند. همچنین هیچ توافقی درباره ی سطحی از کلسترول که لازم است درمان دارویی (استاتین) آغاز شود وجود ندارد.

استاتین ها مثل هر داروی دیگری عارضه دارند و برخی عوارض آنها جدی هستند. انجمن قلب آمریکا می گوید حتی افراد سالم باید از 20 سالگی هر چهار تا شش سال یکبار آزمایش کلسترول بدهند. اما گروههای دیگر شامل کارگروه خدمات پیشگیری ایالات متحده (U.S. Preventive Services Task Force) سن بالاتری را برای شروع آزمایش کلسترول توصیه می کنند، مگر اینکه سایر عوامل خطرساز بیماری قلبی عروقی (مانند سیگار، اضافه وزن، فشارخون بالا) نیز در آن فرد وجود داشته باشند.

آزمایش کلسترول در برخی برنامه های سلامت شغلی محدود به اندازه گیری کلسترول بد (LDL) است. این کار بیهوده است. مطالعات نشان داده سطح کلسترول خوب (HDL) ارزش بیشتری از نظر پیش بینی خطر قلبی عروقی دارد. پنج ریسک فاکتور تحت عنوان “سندرم متابولیک”، بیشترین تأثیر را در افزایش خطر دارند: بزرگی اندازه ی کمر، تری گلیسرید بالا، پایین بودن کلسترول HDL، فشار خون و قند خون بالا.

کارگروه خدمات پیشگیری ایالات متحده، آزمایش قند خون را در افراد بدون علامت تنها در صورتی توصیه می کند که دارای فشارخون بالا یا سایر عوامل خطرساز دیابت (اضافه وزن، یا سابقه ی دیابت در خانواده) باشند. انجمن دیابت آمریکا علاوه بر موارد فوق، آزمایش قند خون را در همه ی افراد بالای 45 سال نیز توصیه می کند.

منبع

مطالب مرتبط

بعد از الزایمر (بخش سوم) دیدن چیزی که آنجا نیست

عزیزافشاری
10 سال قبل

چکاپ

عزیزافشاری
11 سال قبل

آسیب شناسی ذهن آزاد و ماجرای دکتر آز

عزیزافشاری
10 سال قبل
خروج از نسخه موبایل